جدول جو
جدول جو

معنی گش کسه - جستجوی لغت در جدول جو

گش کسه
(گُ)
ده کوچکی است از دهستان نمشیر بخش بانۀ شهرستان سقز، واقع در 23000گزی شمال باختری بانه، کنار راه شوسۀ بانه به سردشت. دارای 20 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(صَ)
با همدیگر دشوارخویی کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(گِ گَ)
دهی است از دهستان لنگا از شهرستان شهسوار واقع در 23000گزی جنوب خاوری شهسوار و1000گزی جنوب راه شوسۀ شهسوار به چالوس. هوای آن معتدل و دارای 65 تن سکنه است. آب آن از رود خانه کاظم رود و محصول آن برنج و چای است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ کَ سَ / سِ)
یک کس. منسوب به یک کس. به وسیلۀ یک کس. ازآن یک کس:
خارخار حسها و وسوسه
از هزاران کس بود نی یک کسه.
مولوی
لغت نامه دهخدا
توله خرس
فرهنگ گویش مازندرانی
توله خرس
فرهنگ گویش مازندرانی
کیسه ی پشمین از موی بز
فرهنگ گویش مازندرانی
حدفاصل بین ناف تا زهار، در سوارکاری دو نفره، آنکه جلو نشیند
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش گاه، اجاق، بار گذاشتن غذا بر روی اجاق گلی، اجاق و متعلقات آن
فرهنگ گویش مازندرانی
کوهی در بیست و شش کیلومتری جنوب شهرستان کتول که ارتفاع
فرهنگ گویش مازندرانی
قله ای در ارتفاع ۳۴۴۵ متری در کلاردشت چالوس، صدای شکستن اشیا مانند چوب و
فرهنگ گویش مازندرانی
هیچ کس
فرهنگ گویش مازندرانی